معنی سستی و سهل انگاری
لغت نامه دهخدا
سهل انگاری. [س َ اِ] (حامص مرکب) عمل سهل انگار. رجوع به ماده ٔ قبل شود.
انگاری
انگاری. [اَ / اِ] (ق) انگار. گویی: انگاری باران می آید. (یادداشت مؤلف). و رجوع به انگار شود.
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
حالت و عمل سهل انگار.
واژه پیشنهادی
تساهل، مسامحه، غفلت، آسان انگاری، آسان پنداری
تهاون
تغافل
درنگ و سهل انگاری
اهمال
بی فکری و سهل انگاری
کم اندیشگی
فارسی به عربی
لامبالات
فارسی به ایتالیایی
negligenza
معادل ابجد
913